در هر پرونده قضایی، افراد درگیر پرسشهای فراوانی دارند. یکی از این پرسشها چنین است: بعد از پایان دادیاری، چه سرنوشتی در انتظار پرونده است و چگونه میتوان فهمید پرونده در چه مسیری قرار خواهد گرفت؟ از سوی دیگر، پرسش دیگری مطرح میشود که بازپرس چه مقامی است و چه اثری در روند دادرسی دارد؟ در این متن تلاش میشود مفاهیم دادیاری، قرارهای نهایی و سپس مسیری که پرونده در پی دادیاری در دادسرا طی میکند، بررسی شود. همچنین، مقام بازپرس و وظایف او مورد واکاوی قرار میگیرد. در پایان، به تفاوت میـان امر دادیاری و فعالیت بازپرس پرداخته و سازوکار ارجاع پرونده از دادیار به بازپرس توضیح داده میشود.
دادیاری چیست؟
دادیار یکی از مقامات قضایی محسوب میشود که مطابق مقررات آیین دادرسی کیفری وظیفه بررسی درست یا نادرست بودن ادعاهای مربوط به وقوع جرم را بر دوش دارد. ماده 3 قانون آیین دادرسی کیفری در تعریف مقامات دادسرا، از دادستان، معاونان دادستان، دادیاران و بازپرسان یاد میکند. در بخشهای مختلف این قانون، وظایف هریک از ایشان به تفکیک مشخص شده است.
دادیاری را میتوان یکی از لایههای کلیدی دادسرا دانست که زیر نظر دادستان کار میکند. این مقام، بر اساس اصول و قواعد مشخص به جمعآوری شواهد، بررسی گزارشها و اسناد مرتبط میپردازد و سپس بر پایه قرائن و مستندات به این نتیجه میرسد که آیا مسیر رسیدگی ادامه یابد یا بسته شود. برای نمونه، ماده 88 قانون آیین دادرسی کیفری به مواردی اشاره میکند که دادیار میتواند درباره تعقیب یا عدم تعقیب تصمیمگیری کند. به طور خلاصه، دادیاری مقدمهای است برای شفافسازی پروندههای کیفری تا معلوم گردد آیا ادعای اتهام درست است یا خیر.
وظایف و اختیارات دادیار
-
بررسی ادله و اسناد: دادیار پس از دریافت پرونده، باید اقاریر، شهادتها، مدارک و هر گونه مستند دیگری را بررسی کند. ماده ۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری، اصلیترین وظیفه در تحقیقات مقدماتی را گردآوری ادله و شواهد میداند. دادیار میتواند از کارشناسان، متخصصان یا مطلعان دعوت نماید تا اطلاعات تکمیلی ارائه دهند.
-
صدور قرارهای تعقیب یا آزادی: دادیار امکان دارد در مراحل اولیه قرارهایی همچون قرار کفالت، قرار وثیقه یا قرار التزام صادر کند تا متهم تا زمان رسیدگی نهایی، در صورت نبود زمینه کافی برای حبس موقت، مانند حبس حدی یا حبس تعزیری آزاد باشد. در برخی موارد هم دادیار، به دلیل فقدان ادله کافی، قرار منع تعقیب صادر میکند (به این معنا که تعقیب ناموجه است).
-
ابلاغ تصمیمها به طرفین پرونده: دادیار پس از صدور قرار نهایی، مکلف است این تصمیم را به متهم یا شاکی تفهیم کند. اگر قرار صادرشده قابل اعتراض باشد، باید روش اعتراض طبق قانون به ایشان اعلام گردد.
-
استفاده از اختیارات تحقیقاتی: دادیار اجازه دارد جهت تکمیل شواهد قولی و مکتوب، محل وقوع جرم را بررسی کند یا از مأموران انتظامی درخواست هماهنگی و اقدامات لازم نماید.
چگونه پرونده به دادیار ارجاع میشود؟
ممکن است پرونده پس از تشکیل در کلانتری یا نهادهای انتظامی، به دادسرا ارسال گردد. گاه دادستان، پرونده را به دادیار محول میکند تا تحقیقات اولیه صورت گیرد. این ارجاع گامی کلیدی برای بررسی صحت و سقم ادعاهای طرحشده است.
فرآیند ارجاع پرونده به دادیاری
-
ارسال توسط دادستان: پرونده در گام نخست، از سوی دادستان یا معاون وی به دادیار سپرده میشود. دادیار متعاقب آن، وظیفه ارزیابی اولیه ادله و شواهد را دارد.
-
دریافت توضیح از طرفین: دادیار برای شخص شاکی یا متهم اخطار میفرستد تا در وقت تعیینشده نزد او حاضر شوند. در این مرحله، توضیحات شفاهی یا کتبی گرفته میشود.
-
اتخاذ تدابیر احتیاطی: اگر خطر فرار متهم یا از بین رفتن ادله مطرح باشد، دادیار ممکن است قرارهایی را صادر کند تا متهم در دسترس مرجع قضایی بماند یا از تضییع ادله جلوگیری شود.
بیشتر بخوانید: قرار جلب دادرسی چیست؟
قرار نهایی دادیاری
دادیار پس از تکمیل تحقیقات، زمانی که ادله کافی برای تصمیمگیری در خصوص مسئله کیفری گردآوری شد، تصمیم خود را در قالب قرار نهایی اعلام میکند. ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری، مصادیق مختلف قرارهایی را بیان میکند که در نهایت پرونده را از مرحله تحقیقات خارج میکنند. انواع قرار نهایی دادیاری به شرح زیر میباشد:
-
قرار منع تعقیب: در صورتی که ادله موجود کافی نباشد یا عمل ارتکابی جرم تلقی نگردد، قرار منع تعقیب صادر میشود. این قرار به معنای آن است که تعقیب متهم متوقف و پرونده مختوم میگردد. طبق ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری، اگر در مرحله تحقیقات مقدماتی، جرم بودن رفتار انتسابی ثابت نشود یا ادله متقن برای تعقیب وجود نداشته باشد، دادیار اجازه صدور این قرار را دارد.
هرچند شاکی میتواند نسبت به قرار منع تعقیب اعتراض کند. در صورت اعتراض، پرونده در دادگاه صالح یا نزد مقام بالاتر بررسی خواهد شد. اگر اعتراض وارد باشد، قرار فسخ میشود و رسیدگی مجدداً ادامه مییابد.
-
قرار موقوفی تعقیب: قرار موقوفی تعقیب زمانی صادر میشود که مانع قانونی برای ادامه دادرسی وجود داشته باشد. بهعنوان نمونه، در صورت درگذشت متهم، مرور زمان (براساس ماده ۱۰۵ و مواد مرتبط قانون مجازات اسلامی)، عفو، گذشت شاکی در برخی جرایم قابل گذشت یا نسخ قانون جزایی مرتبط، ادامه رسیدگی بیمعنا خواهد بود. این قرار، به تعبیر عام، پرونده را از لحاظ تعقیب قضایی متوقف میکند و رسیدگی جلو نمیرود.
-
قرار ترک تعقیب: در جرایم قابل گذشت که شاکی از تعقیب فرد منصرف شده یا میان طرفین صلح و سازش برقرار شده، دادیار این امکان را دارد که با تشخیص شرایط قانونی دستور ترک تعقیب صادر کند. این قرار سبب مختومه شدن پرونده میگردد اما بهطور معمول، مربوط به جرایمی است که بدون رضایت شاکی، قابلیت تعقیب ندارند.
-
قرار جلب به دادرسی: چنانچه دادیار تحقیقات را مکفی دانست و ادله برای اثبات جرم کافی دید، قرار جلب به دادرسی صادر میشود. در این صورت، پرونده برای صدور کیفرخواست به دادستان منتقل میگردد. سپس دادستان در صورت تأیید، برگ کیفرخواست را صادر و پرونده را به دادگاه صالح روانه میکند. قرار جلب به دادرسی نشان میدهد که مرجع تحقیق، اسناد را در حد لازم معتبر تشخیص داده و رسیدگی اصلی باید در دادگاه کیفری صورت گیرد.
پرونده بعد از دادیاری به کجا میرود؟
پس از اینکه دادیار یکی از قرارهای نامبرده را صادر و ابلاغ کرد، پرونده وارد مرحله تازهای میشود. این مرحله میتواند ارسال به دادگاه یا در مواردی ارسال به شعبه بازپرسی باشد. هدف، تکمیل روند دادرسی یا مختومه شدن قانونی پرونده است.
مسیر پرونده پس از صدور قرار نهایی دادیاری به شرح زیر است:
-
ارسال به دادگاه زمانی که قرار جلب به دادرسی صادر میشود: در این موقع، پرونده همراه کیفرخواست به دادگاه صالح فرستاده خواهد شد. دادگاه نیز براساس کیفرخواست و مواد قانونی، رسیدگی اصلی را انجام میدهد. در دادگاه، متهم حق دفاع از خود را داشته و شاکی هم میتواند ادعاهایش را مطرح کند.
-
توقیف پرونده در صورت قرار منع تعقیب یا موقوفی تعقیب: در این فرض، پرونده از جهت کیفری بسته میشود ولی ممکن است در زمینه حقوقی یا خصوصی، راه برای دعوای دیگری باز بماند (مثلاً دعوای مطالبه خسارت).
-
خروج پرونده از دادسرا در قرار ترک تعقیب: پرونده در موارد خاصی که متهم جرم را در جرایم قابل گذشت مرتکب شده و شاکی رضایت داده باشد، عملاً از ادامه تعقیب رها میشود.
-
ارجاع به دادگاه یا بازپرسی: گاه دادیار تشخیص میدهد که جرم اهمیت بیشتری دارد یا مواردی وجود دارد که باید در سطح بالاتری به آن رسیدگی شود. در این شرایط، پرونده به بازپرسی ارسال میگردد تا تحقیقات مفصلتری صورت گیرد. در موارد جدید یا جرایم سنگینتر، امکان دارد دادستان هم با ارجاع پرونده به بازپرسی موافقت کند. در مقابل، اگر تحقیقات اولیه کافی باشد و موضوع در حوزه اختیارات دادیار خاتمه پیدا کند، پرونده در صورت لزوم به دادگاه منتقل میشود و مرحله رسیدگی قضایی اصلی آغاز خواهد شد.
بازپرس کیست؟
بازپرس یکی از عناصر اصلی در مرحله تحقیقات مقدماتی است که استقلال نسبی در عملکرد دارد. به موجب ماده 90 قانون آیین دادرسی کیفری، بازپرس مسئول کشف حقیقت از طریق گردآوری ادله و انجام تحقیقات فراگیر است. جایگاه او در دادسرا بلندمرتبهتر از دادیار بهشمار میآید؛ زیرا بازپرس در صورت تشخیص، میتواند راساً قرار جلب به محاکمه یا قرارهای دیگر صادر کند و تحت نظارت مستقیم دادستان قرار ندارد.
بازپرس، چه از لحاظ قانونی و چه از لحاظ عملی، مرجعی است که اکثر کارهای تحقیقی مهم را عهدهدار میشود. او میتواند در صورت لزوم، قرارهایی مثل قرار بازداشت موقت صادر کند و گامهای گوناگون برای تکمیل پرونده را بردارد. البته در برخی جرایم خاص، قانونگذار تحقیقات را مستقیماً به بازپرس واگذار کرده است.
همچنین بازپرس معمولاً مسئول پژوهش در جرایم مهمتر است. پروندههایی همچون قتل، مثل قتل خانوادگی که بسیار رایج هستند، سرقت مسلحانه، جرایم سازمانیافته و سایر اتهامهای سنگین غالباً به شعبههای بازپرسی ارجاع میگردند. این مقام قضایی مجاز است شاهدان، متهمان و حتی افراد مرتبط را برای ادای توضیحات فرابخوانَد و از کارشناسهای رسمی بخواهد تا موضوع را ارزیابی کنند. همچنین اجازه صدور قرارهای بیشتری از جمله قرار بازداشت موقت را دارد.
وظایف بازپرس پرونده
-
انجام تحقیقات کامل: بازپرس مسئول جمعآوری اطلاعات و شواهد دقیق در ارتباط با جرم است. ماده ۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری تصریح دارد که بازپرس باید تمام مواردی را که در روشنشدن واقعیت کمکرسان است، در کنار آنچه به نفع متهم است، مورد توجه قرار دهد.
-
صدور قرارهای نظارتی: گاهی نیاز است متهم تا زمان روشن شدن حقیقت تحت حبس موقت قرار گیرد. بازپرس میتواند چنین قرارهایی را با درج دلایل قانونی صادر کند. قرار وثیقه یا قرار کفالت هم در زمره تصمیمهایی است که بازپرس میتواند برحسب شرایط اتخاذ نماید.
-
مراقبت از حقوق متهم و شاکی: بازپرس باید قواعد دادرسی عادلانه را رعایت کند. متهم حق تماس با وکیل و دفاع از خود دارد. همچنین شاکی میتواند درخواست تحقیق یا ارائه سند کند. این توازن، اصل حاکمیت قانون را برقرار میسازد.
-
آمادگی برای ارسال پرونده به دادگاه: پس از ارزیابی ادله، در صورتی که مجرمیت متهم قابل اثبات باشد، بازپرس قرار جلب به دادرسی صادر میکند. البته ممکن است نتیجتاً به قرار منع یا موقوفی تعقیب نیز دست یابد.
تفاوت بازپرسی و دادیاری
شرایط/ویژگی |
دادیار |
بازپرس |
دامنه جرایم |
جرایم سادهتر یا کماهمیتتر |
جرایم سنگینتر و جرایم با ابعاد وسیع |
درجه استقلال |
زیر نظارت دادستان؛ استقلال محدود |
استقلال بیشتر در تصمیمگیری |
اختیارات خاص |
صدور قرارهایی نظیر منع تعقیب و... |
صدور قرار بازداشت موقت؛ ورود به جرایم مهم |
ارائه گزارش |
گزارشهای خود را به دادستان میدهد |
گزارش به دادستان اما تصمیمهای گستردهتر دارد |
مکان فعالیت |
شعب دادیاری در دادسرا |
شعب بازپرسی در دادسرا |
بیشتر بخوانید: فرق قاضی با دادستان
ارجاع پرونده به شعبه بازپرسی
در پروندههایی که ماهیت پیچیده یا شدت جرم بالاتری دارند، دادیار مکلف است پرونده را برای تحقیقات دقیق به بازپرس ارسال کند. این امر براساس دستور دادستان یا درخواست شاکی و در صورت انطباق با مقررات آیین دادرسی کیفری انجام میشود. وقتی بازپرس در ماجرا وارد میگردد، فرایند رسیدگی وارد مرحلهای عمیقتر خواهد شد.
شرایط و دلایل ارجاع پرونده به بازپرسی
-
سنگین بودن جرم: برای مثال وقتی اتهام قتل عمد مطرح است، تحقیقات به بازپرس سپرده میشود تا پرونده به شکلی کامل بررسی شود.
-
تشخیص دادستان یا دادیار درباره ضرورت رسیدگی بالاتر: اگر دادیار معتقد باشد امکانات رسیدگی فراتر میطلبد یا جرم از نوعی است که در صلاحیت ذاتی بازپرس قرار دارد، پرونده را به شعبه بازپرسی میفرستد.
-
اعتراض شاکی یا متهم: در برخی مواقع، شاکی یا متهم از روند تحقیقات در دادیاری ناراضی است و به قرار صادره اعتراض میکند. گاه مرجع قضایی پس از بررسی اعتراض، پرونده را به بازپرسی تحویل میدهد.
فرآیند ارجاع پرونده از دادیاری به بازپرسی
-
پیشنهاد دادیار و موافقت دادستان: پرونده ابتدا در دادیاری رسیدگی میشود. اگر دادیار اعتقاد داشته باشد پرونده باید به بازپرسی ارجاع گردد، پیشنهاد خود را به دادستان ارائه میدهد.
-
تصویب دادستان: در صورت موافقت دادستان، پرونده رسماً به بازپرس واگذار میشود.
-
تحویل تمامی مستندات به بازپرس: مدارک و اسناد موجود همراه پرونده به شعبه بازپرسی میرود. بازپرس مجدداً تحقیقات را ارزیابی و اگر نیاز باشد اقدام تکمیلی صورت میدهد.
موارد خاص در فرآیند بازپرسی
طی مرحله بازپرسی، ممکن است موارد پیشبینینشده یا جرایم جدیدی مطرح گردند. قانون آیین دادرسی کیفری، راهکارهایی مناسب در این زمینه تعیین کرده است و بازپرس باید براساس این راهکارها عمل کند.
-
کشف جرم دیگر توسط بازپرس حین تحقیق
گاه در حین تحقیقات مشخص میشود که متهم، جرم دیگری هم مرتکب شده یا شخص دیگری نیز در ماجرا دخیل است. در این صورت، طبق ماده ۹۸ آیین دادرسی کیفری، بازپرس میتواند موضوع را در پرونده دیگری مفتوح کرده یا همان پرونده را توسعه دهد. اگر جرم جدید از نوعی باشد که در صلاحیت مرجع دیگری است، بازپرس موظف است ارجاع مناسب به مرجع صالح انجام دهد. در غیر این صورت، رسیدگی منظم پیش میرود تا تداخل دادرسی رخ ندهد.
-
عدم حضور بازپرس در حوزه ماموریت
گاهی بازپرس، بنا بر مأموریت یا عذر قانونی، حضور کافی در شعبه ندارد. در این شرایط، قانون پیشبینی کرده که دادستان میتواند پرونده را به یکی از همکاران قضایی دیگر بدهد تا رسیدگی متوقف نماند. تبصرههای مربوط به مواد ۹۳ و ۹۴ این اجازه را میدهند که دادیار یا بازپرس دیگر وظایف کنونی را موقتاً به دوش بکشد. هدف از این پیشبینی، جلوگیری از تاخیر طولانی و سردرگمی طرفین پرونده است.
البته تصمیمهای مهم مانند صدور قرار بازداشت موقت یا کیفرخواست نهایی، باید در حضور مقام قضایی صالح انجام شود. چنانچه واقعاً همکاری موقت یک مقام جایگزین نیز مقدور نباشد، پرونده به شعبه همعرض ارجاع خواهد شد.
سخن پایانی
پس از مرحله دادیاری، مسیر پرونده بر اساس نوع جرم و قرار صادره مشخص میشود؛ ممکن است به دادگاه ارجاع شود یا به بازپرس جهت تحقیقات دقیقتر سپرده شود. بازپرس با اختیارات گسترده خود، همه ابعاد قضیه را بررسی و در نهایت پرونده را به محکمه ارسال یا آن را مختومه میکند. قانون آیین دادرسی کیفری نیز برای تضمین عدالت، اصول خاصی را برای حفظ حقوق طرفین تدوین کرده است.
در چنین پروندههایی، آگاهی از روند قانونی و جایگاه دادیار و بازپرس اهمیت زیادی دارد. وکلای حقوقی وکیلوند با تجربه گسترده و دانش حقوقی، میتوانند شما را در تمامی مراحل از تنظیم شکایت تا پیگیری قضایی یاری کنند و بهترین دفاع یا مشاوره را ارائه دهند. بهرهمندی از خدمات یک وکیل کاربلد، روند رسیدگی را تسهیل کرده و شانس دستیابی به نتیجهای منصفانه را افزایش میدهد.